بنام آفریننده زمستان و پاییز و بهار

سلامممممممممممممممم  

زمستان 

 

منم من میهمان هرشبت لولی وش مغموم 

 

منم من دشنام پست آفرینش نغمه ناجور 

 

نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم 

 

بیا بگشای در بگشای دلتنگم 

 

حریفا!میزبانا!میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد. 

 

تگرگی نیست مرگی نیست 

 

حدیثی گرشنیدی قصه سرما و دندان است 

 

من امشب آمدستم وام بگذارم 

 

حسابت را کنار جام بگذارم 

 

چه میگویی که بی گه شد سحرشد بامداد آمد؟  

 

دوستون دارم خیلی زیاد. 

 تا بعد

بنام خداوند هستی بخش

سلام  

 سلامی به اندازه تمام روزهایی که نبودمو بدقولی هایی که کردم. 

همتون رو دوس دارم باورکنید دلم برای همه تنگ ده.منتظرم باشید خیلی زود با یه آژ توژ این گلا رو هم به همه شما عزیزان تقدیم میکنم. 

دوستدار شما 

آب خانومی