سلام عزیزان

مژده مژده

من اومدم. با کلی حرف .دلم برای همه تنگ شده بود .من با گفته های خواهرم به جاهای بهتری رسیدم.و معتقد هستم که هیچ انسانی تنها نیست تا خدارو داره .البته بحث تنهایی به زمانی می رسه که آدم به پوچی  رسیده باشه

خداکنه همه شما به این نتیجه برسید البته انسان وقتی ایمان راسخ داشته باشه به این نتیجه می رسه (باورکنید نمی خوام بگم من با ایمانم ولی به اندازه خودم بلدم.)

حالا یه شعر برای خداحافظی با تنهایی میزارم.:

آنکه در تنهایت،تنهای تنهایت گذاشت

خدایا ،در تنهاترین ،تنهاییش ،تنهای تنهایش بزار.

یا علی خدا نگهدار.

آب خانومی

 

تنها و غریب

سلام دوستای عزیز من این چند روز حالم اصلا خوب نبوده الان هم به خاطر شما فقط دارم می نویسم راستی به ویلاگ علی اکبر حتما حتما سربزنید.

لحظه دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام،مستم

بازمی لرزد دلم،دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

من همیشه منتظرت هستم...

خیلی وقتا وقتی تنهام به این فکر می کنم که چقدر تنها شدم. بعد با خودم می گم هیچ تنهایی بی دلیل نیست. ووقتی به دنبالش می گردم می فهمم که دلیلش خودم هستم فقط خودم

بین همه آدما خیلی تناه شدم همه ی آدما رو ترد کردم نبه خاطر اینکه اخلاق بدی داشته باشم نه اصلا اینطور نیست تنها تویی که باعث شدی باورکن چون که فقط دوست دارم تنها باشم. زندگیم خیلی تلخ شده خیلی.

 

 

 

 

سلام

دوستای خوبم امیدوارم روز جمعه خوبی داشته باشید امروز به مناسبتهای مختلف می خوایم بریم بیرون ولی به من که خوش نمی گزره آخه فردا امتحان دارم ولی مجبورم که برم.حالا بگذریم مطالب قشنگ می خوام براتون بزارم.

 قصه غربت و سرگردونیاموبرای پنجره زمزمه کردم

همنفس با شبهای ابری و دلتنگ غصه هامو بی صدا زمزمه کردم

دنبال یه نیمه گمشده بودم که باهام یه سیب کامل رو بسازیم

دنبال حریفی بودم که منواوزندگیمونو بپای هم بباریم

گشتمو گشتمو تا همیشه گشتم به همه پنجره ها سرک کشیدم

قصه منو تو مثل مهر و ماه جستوجوحتی برای نرسیدن

تومنو اینجوری خواستی تک و تنها با یک نگاهی که غریب و بی نصیب

دنبال یه نام آشنا می گردم یه ستاره ام یه ستاره غریبه

یه ستاره ام یه ستاره غریبه گوشه یه کهکشون بی نهایت

راه را گم کردم و سرگردون و تنها وسط یه آسمون بی نهایت